در آخرین عملیات شناسایی در مسیر برگشت روی مین رفتم و یکی از پاهایم دچار جراحت شدید شد و برای درمان به اهواز و بعد تهران منتقل شدم و پزشکان بعد از مشورت در نهایت پای آسیب دیده‌ام را قطع کردند.

خبرگزاری ایرنا – داستان عاشقانه گلوله و خون، افتادن داوطلبانه روی مین برای بازشدن معبر، نمازشب‌های عارفانه پشت سنگرها و ناله و استغاثه برای پیوستن به کاروان شهدا، از اتفاقات تکرارنشدنی تاریخ انقلاب اسلامی ایران است؛ روایت جوانان رشید و دل‌سوخته‌ای که یکی از آنان فرشید عاشوری جوان ترکمن گنبدی است.

فرشید تنها فرزند خانواده بود و طبق قانون می توانست از بند معافیت به دلیل کفالت پدر و مادرش استفاده کند اما شرایط دشوار کشور را که دید، پایش را در یک کفش کرد و پاسخ به اصرار خانواده برای ماندن در خانه و کمک به آن ها گفت :”میخواهم به سربازی بروم.”

او پیش از رفتن به سربازی یکی از بازیکنان معروف فوتبال گنبدکاووس بود که خیلی ها برایش آینده ای درخشان تصور می کردند اما از جنگ که برگشت ، یک پایش را در سرزمین عشق و جنون جاگذاشته بود برای همین به والیبال نشسته روی آورد و حالا یکی از نامداران این رشته در ایران و استان گلستان است.

عاشوری از ترکمن های اهل سنت گلستان است که با گذشته چند دهه از پایان جنگ هنوز حسرت جاماندن از کاروان شهدا او را آزار می دهد.

سخنرانی امام (ره) حجت را بر من تمام کرد

من تنها فرزند خانواده بودم و طبق قانون میتوانستم معافی بگیرم و به جبهه نروم . در ابتدا همین نیت را داشتم اما یک روز در تلویزیون سخنرانی حضرت امام (ره) را شنیدم که دفاع از کشور را وظیفه شرعی هر ایرانی اعلام کردند. این سخنان را که شنیدم برایم حجت شد که باید به جبهه بروم اما نمی دانستم به خانواده ام چه بگویم . در ابتدا مخالفت کردند اما وقتی اصرارم را دیده و دلیلم را شنیدند به ناچار قانع شدند و من به عنوان سرباز راهی جبهه شدم.

۱۱ ماه در جبهه ها بودم. در این مدت با وجود آن که تک فرزند بودم و می دانستم چشم و دل خانواده مشتاق بازگشت و دیدار من است اما فضای صمیمی جبهه ها و نیاز ضروری کشور به حضور رزمندگان در مناطق جنگی مانع رفتنم به مرخصی می شد. بارها همرزمانم اصرار کردند لااقل یک هفته به گنبد برو و از خانواده ات خبری بگیر اما هر کاری کردم نتوانسم خودم را راضی کنم که در این شرایط جنگی، به شهرم بازگردم.

خاطرات جانباز اهل سنت گلستان از جبهه‌ها؛ به یاد سال‌هایی که زود گذشت
فرشید عاشوری نفر اول ایستاده سمت چپ

مشاهده پرپر شدن همسنگرانمان در مقابل چشمانمان شوقم را برای ادامه دادن راه آنان بیشتر می‌کرد و برای چشیدن طعم شهادت لحظه شماری می‌کردم.

در آخرین عملیات شناسایی در مسیر برگشت روی مین رفتم و یکی از پاهایم دچار جراحت شدید شد و برای درمان به اهواز و بعد تهران منتقل شدم و پزشکان بعد از مشورت در نهایت پای آسیب دیده‌ام را قطع کردند.

غصه فراوان به خاطر شهیدنشدن

وقتی پایم را قطع کردند از دو جنبه ناراحت شدم . یکی آن که دیگر نمی توانستم به جبهه برگردم و دیگر آن شهید نشده بودم و این ۲ غصه، مرا به شدت آزار می داد.

بعد از پایان درمان که مجبور شدم به گنبدکاووس برگردم، روز و شب های بدی را گذراندم و از تحمل این ۲ غصه بزرگ در دلم، به سرحد جنون رسیده بودم.

ورود اجباری به والیبال نشسته

یکی از دوستانم وقتی حال و روز مرا دید با توجه به آشنایی قبلی که از پیشینه ورزشی ام داشت، به من توصیه کرد ” اگر حوصله داری بیا بریم تمرین والیبال نشسته . شاید خوشت بیاد”

من فوتبالیست بودم و اگر جنگ نمی شد حتما قصد داشتم این رشته به صورت حرفه ای دنبال کنم اما حالا شرایط فرق کرده بود و من دیگر حق انتخاب زیادی نداشتم.

دل را به دریا زدم و با خودم گفتم: ” یک بار می روم و تمرین می کنم . اگر از این رشته خوشم آمد که ادامه می دهم . اگر هم خوشم نیامد که چیزی را از دست ندادم”

دستان کشیده و سابقه ورزش نیمه حرفه ای و علاقه ذاتی به والیبال که در خون همه ترکمن ها است موجب شد از همان جلسه اول، والیبال نشسته را به عنوان رشته حرفه ای انتخاب کنم و نشان به آن نشان که چند دهه در این رشته فعالیت می کنم و علاوه بر حضور در تیم ملی و پارالمپیک و مسابقات جهانی، چند سالی است به عنوان مربی مشغول آموزش و شناسایی استعدادهای استان هستم.

خاطرات جانباز اهل سنت گلستان از جبهه‌ها؛ به یاد سال‌هایی که زود گذشت

آقای کریمی مربی مشهور و سازنده گنبد، نقش زیادی در تداوم حضورم در والیبال نشسته داشت . آنقد جذب این رشته شدم بودم که حتی به دنبال شغل نیز نبودم . حتی چند بار موقعیت استخدام در ادارات به دلیل جانبازی ام فراهم شد اما عشق به والیبال مانع شد و قبول نکردم.

پنج میلیون ایرانی در هشت جنگ تحمیلی شرکت کردند که از این تعداد ۱۹۰ هزار نفر به شهادت رسیدند و ۶۷۲ هزار جانباز و ۴۲ هزار آزاده به عنوان یادگاران دوران دفاع مقدس باقی ماندند.

هفته دفاع مقدس مجموعه‌ای از برجسته ترین افتخارات هشت ساله ملت ایران در دفاع از مرزهای میهن اسلامی و جانفشانی اقشار مختلف جامعه برای برافراشته نگه‌داشتن پرچم جمهوری اسلامی است و بیشتر خانواده‌ها یادگارانی چه به اسم شهید و یا جانباز و آزاده از آن دوران دارند.

جوانان رشیدی که با شنیدن فرمان امام خمینی(ره) برای خالی نگذاشتن جبهه‌ها با گذشت از پدر و مادر، همسر و فرزندان خود برای دفاع از وطن‌شان پا به میدان مبارزه با رژیم تا بن دندان مسلح بعثی گذاشتند و با وجود امکانات محدود نظامی با توکل به خداوند توانستند پیروز این جنگ هشت ساله باشند و اجازه تصرف یک وجب از خاک ایران اسلامی را به دشمن ندادند.

کسب ۲ مدال طلای پاراالمپیک و ۲ مدال طلای مسابقات جهانی تهران و قاهره مصر در رشته والیبال نشسته از شاخص‌ترین عنوان کسب شده این جانباز ۵۰ درصد گنبدی است و وی که هم اینک رییس هیات جانبازان و معلولان گنبدکاووس است چندین سال به عنوان سرپرست تیم ملی فعالیت دارد و همچنین سرمربی‌گری تیم والیبال نشسته روانکارهای گنبد و تیم والیبال نشسته شهرداری گنبد از دیگر سوابق ورزشی وی به‌حساب می‌آید.

همچنین فدراسیون ورزش‌های جانبازان و معلولان کشور عاشوری را به عنوان سرمربی تیم ملی (ب) والیبال نشسته برگزید و سومین مرحله از اردوهای این تیم با حضور ۱۶ بازیکن در محل کمپ تیم‌های ملی از دوم تا هشتم مهرماه برگزار می‌شود.

گلستان در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس دست کم چهار هزار شهید، افزون بر این ۱۳ هزار جانباز و یک هزار و ۱۷۸ آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.

  • منبع خبر : خبرگزاری ایرنا